همانطور که تا چند روز دیگر برای صدمین اردوی خود آماده میشویم، فکر کردم که نگاه کردن به برخی از خاطرات مورد علاقه 12 سال گذشته این ماجراجویی دیوانهکننده سرگرم کننده خواهد بود. در حالی که ما عمدتاً در اردوها بر روی جیو جیتسو تمرکز کردهایم، نوشتن در مورد تکنیک و رول کردن میتواند کمی خستهکننده باشد، بنابراین در اینجا لیستی غیر کامل، به ترتیب تصادفی، از رویدادهای به یاد ماندنی از 99 اردوی اخیر آورده شده است!
اولین اردوگاه
به نوعی هماهنگ شده بود که حدود 20 نفر – که اکثر آنها را در سفر اخیر به دور دنیا ملاقات کرده بودم – همه به مدت یک هفته با ما در کپنهاگ قطار بیایند. رویس گریسی نیز اتفاقاً در شهر بود و در واقع اولین مربی بود که ما برای یک کمپ استخدام کردیم. زمان فوقالعادهای داشتیم، و من فوراً میدانستم که به چیز خاصی برخورد کردهام که میخواهم بیشتر انجام دهم. تابستان بعد برگشتند، دوستانی را با خود آوردند و بقیه تاریخ است. من یک عکس یا ویدیو از آن اردو ندارم، بنابراین شما باید با صفحه گسترده اصلی شرکت کنندگان کار کنید!
نمایش مبارزه در آبجوسازی کارلزبرگ
باشگاه ما در کپنهاگ اساساً به عنوان یک باشگاه نوشیدنی با مشکل جیو جیتسو شروع شد و بعداً به یک باشگاه جیو جیتسو با مشکل نوشیدن تبدیل شد. می خواستیم مهمانی های بزرگ و سرگرم کننده ای برگزار کنیم، اما فقیر بودیم. اوایل متوجه شدیم که اردوها می توانند راهی برای تامین مالی این رویاها باشند. یک تابستان، ساختمانهای کارخانه آبجوسازی کارلزبرگ را در کپنهاگ اجاره کردیم و یک مهمانی تابستانی بزرگ برای کمپ و اعضای باشگاهمان برگزار کردیم. ما یک قفس نصب کردیم و چند مسابقه خاطره انگیز را اجرا کردیم. یکی از بچه های باشگاه از مدرسه با معلمش دعوا کرد. قوانین MMA در کت و شلوار. چه شبی!
ودکا و خشونت
یکی از اولین اردوهایی که خارج از دانمارک انجام دادیم در السالوادور بود. تصادفی، می دانم، اما می خواستم بروم موج سواری کنم. این یک کمپ کوچک با تنها 20 نفر در یک خانه شخصی در کنار ساحل بود. ما اوقات فراغت زیادی را صرف استراحت در باغ در طول روز داشتیم. دوست کمپینگ دوست داشتنی ما اوکسانا تمام راه را از روسیه آمده بود و انگلیسی صحبت نمی کرد. یک روز او با نیمی از کمپ برای گشت و گذار دور بود، و ما تصمیم گرفتیم یک فیلم کوچک برای او بسازیم، کاملا به زبان روسی ترجمه شده گوگل. و بدین ترتیب، تریلر فیلم «ودکا و خشونت» متولد شد. من تمام روز را برای فیلمبرداری از ما گرفتم زیرا خیلی خندیدیم و مجبور شدیم هر صحنه را چندین بار فیلمبرداری کنیم.
شنا در اقیانوس یخ زده در گرینلند
در حال حاضر به اندازه کافی دیوانه کننده است که فکر کنیم ما میزبان دو اردو در گرینلند، از همه مکان ها بودیم. دورافتاده ترین، وحشی ترین و دیدنی ترین مکانی که تا به حال دیده ام. رسیدن به آنجا گران است، بنابراین فکر کردم که اردو را برای شرکت کنندگان رایگان کنم. برای جلوگیری از ثبت نام بیش از حد افراد در یک کمپ رایگان بدون جدیت در مورد رفتن، من به ودیعه ای نیاز داشتم که فقط در صورت پریدن به اقیانوس در گرینلند در طول اردو، آن را پس می گرفتند. هشدار اسپویلر: هزاران نفر هنوز ثبت نام کردند، سپس بلافاصله متوجه شدند که گرینلند بسیار دور است و دسترسی به آن دشوار است. من به قولم وفا کردم و فقط به کسانی که با ما در موج های شلوغ قرار گرفتند پول پس دادم! کمپ به خودی خود یک تجربه واقعاً شگفتانگیز بود زیرا با مردم محلی غلت زدیم، با ماهیگیران تصادفی به تماشای نهنگ رفتیم و با زندگی مردمی که در این مکان خاص زندگی میکردند آشنا شدیم.
“صفحه متقاطع”
تعداد انگشت شماری از کمپینگ ها موفق شدند یک گروه موسیقی را گرد هم بیاورند و در آخرین تشک باز کمپ تابستانی 2019 در هایدلبرگ، آلمان به اجرای زنده بپردازند. هر چند وقت یکبار می توانید یک موش پیت در تشک باز خود داشته باشید؟
مهمانی و شب مبارزه در کمپ تابستانی 2013
10 سالگی باشگاه ما بود و تصمیم گرفتیم یک اردوی بزرگ با یک مهمانی بزرگ برای پایان دادن به آن برگزار کنیم. این یک مکان حماسی با یک قفس در زمین رقص بود، جایی که من این ایده احمقانه را داشتم که با MMA علیه شریک تمرینی طولانی مدتم مبارزه کنم. حالا هالدور مربی کهنهکار از ایسلند در آن زمان فقط 16 سال داشت، اما والدینش یک یادداشت دستنویس زیبا برای ما نوشتند که میگفت: “اشکالی ندارد، هالدور میتواند بجنگد”. و بنابراین او برای یک مبارزه آماتور MMA در کمپ پایانی وارد رینگ شد.
اولین و تنها کمپ انگلستان
گرم ترین هفته در 10 سال اخیر در بورنموث بود و کمپ یک قطار زیبا و خنده دار بود. فقط یکی از چهار نام مشهور بزرگی که روی پوستر داشتیم در کمپ حضور داشت، اما با این وجود لحظات فوقالعادهای داشتیم.
وایکینگ ها در مقابل توریست ها
این به نوعی یک شوخی شروع شد اما در نهایت به یک سنت بزرگ در ایسلند تبدیل شد: رقابت وایکینگ ها در برابر توریست ها در کشتی سنتی ایسلندی، گلیما. هنر رزمی قدیمی برای زنده ماندن در تلاش است، اما ما به سهم خود به آن کمک می کنیم، زیرا سالی یک بار برای شکست دادن توسط وایکینگ ها و جمع آوری آن مدال های نقره شیرین برای اینستاگرام قدم می گذاریم.
مستند “هنر ملایم سفر”.
بزرگترین پروژه جانبی که تا به حال در کمپها انجام دادهایم، دست به دست میدهیم. ما نمی دانستیم که یک بیماری همه گیر جهانی در کمین است، اما به نوعی باعث شد اولین نمایش مورد انتظار به تجربه ای خاص تر تبدیل شود. پس از دو سال و نیم کار، سرانجام فیلم را در یک سالن سینما در ریکیاویک، ایسلند به نمایش گذاشتیم و سپس در آلمان و استونی نمایش داده شد تا اینکه فیلم را در یوتیوب عمومی کنیم.
تشک روباز در کلیسایی 1000 ساله
در کمپ قلعه در ایتالیا، کلیسای کوچک خصوصی خودمان را داشتیم که قدمت آن به حدود 1000 سال میرسد. یکی از روز های بارانی، تشک ها را کشیدیم و برای تشک باز عالی بود!
مسابقه غواصی تقریباً به یک مسابقه در حال مرگ تبدیل شد
اردوهای اولیه ما در بلژیک در یک سالن ورزشی با یک استخر بود. یک مسابقه غواصی بداهه باعث محرومیت ما شد، اما ما را از انجام مجدد آن در چندین کمپ دیگر در همه چیز، از استخرهای المپیک گرفته تا استخرهای بچه باز نداشت. همه چیز در آریزونا به پایان رسید، جایی که شخصی از یک نردبان غول پیکر به یک استخر کوچک شیرجه زد و همه ما را دچار حمله قلبی کرد. او زنده ماند، اما رقابت غواصی برای همیشه متوقف شد.
بازی ترور
بازی ترور در کمپ ایالات متحده آمریکا با اسلحه های پرتاب شروع شد، اما ما به سرعت متوجه شدیم که اگر با شمشیرهای پلاستیکی نینجا بازی کنیم، اردوگاه ذن در لهستان بهترین مکان برای این کار است. ساعتهای بیشماری در میان بوتهها و درختان پنهان شدهاند و منتظر رسیدن هدف هستند.
ما یک قلعه اجاره کردیم. شش مرتبه.
من یک چک لیست قدیمی از کارهایی داشتم که می خواستم در زندگی امتحان کنم و انجام دهم، و یکی از آنها اجاره قلعه بود. تقریباً 10 سال طول کشید تا اردوگاه ها این امکان را فراهم آورد. قرار بود یکباره باشد، اما در نهایت پنج بار در ایتالیا و پرتغال کمپ قلعه داشتیم. آن اردوگاههای کوچک و صمیمی با چند نفر و مقدار زیادی غذا و شراب بود.
میزبان دو عروسی بود
اتفاق می افتد که افراد در اردوگاه ها با هم آشنا می شوند و به نوعی اتفاق می افتد که برخی از این افراد تصمیم به ازدواج در کمپ گرفتند. چرا که نه!
مشت های جنگلی
نمایش کشتی در کمپ USA در مین یک ایده تصادفی یک سال بود، اما به سرعت تبدیل به یک سنت جدید شد که فکر میکنم برای سالهای آینده ادامه خواهد داشت.
مهمانی های کابین
در طول همهگیری، ما واقعاً دلتنگ میخانههای خود در کمپهای شهری اروپایی شدیم. ما هنوز موفق به انجام چند کمپ در ایالات متحده شدیم، و این زمانی بود که ایده انجام “خزیدن میخانه” بین کابین های کمپ USA در مین به ذهنمان رسید. لحظه ای که خودمان را در حال رقصیدن در یک کابین چوبی کوچک با یک دی جی و تزئینات در سراسر آن دیدیم، می دانستیم که این باید جزء اصلی آن کمپ باشد.
مسابقه اسکوتر
یک ایده وحشتناک بد، اما در کمال تعجب همه، هیچ کس در طول یک مسابقه غول پیکر با اسکوترهای برقی در کمپ ساحلی در Pärnu، استونی آسیب ندید. مطمئن نیستیم که دوباره این کار را انجام خواهیم داد!
کمپ طاعون
فقط چند ماه قبل از همهگیری، ما یک کمپ زمستانی داشتیم که تقریباً همه با تب وحشتناکی بیمار شدند. در مقطعی، ما فقط از انتظار کشیدن آن دست کشیدیم، و تشک های باز میدان جنگ توهمات تب بود. بسیاری از ما بعداً برای آنتیبادیها آزمایش شدیم، و آن کووید نبود، بنابراین میخواهیم باور کنیم که کل همهگیری را قبل از اینکه برای بقیه جهان سرد شود انجام دادهایم. آیا می توانید مهمان ویژه را در عکس گروهی ببینید؟
پنجاهمین جشن اردو
پنجاهمین اردو در سال 2019 با یک مهمانی حماسی در هایدلبرگ آلمان جشن گرفته شد. ما به نوعی با این مکان با قیمت بسیار خوب معامله کردیم و در نهایت بار را به معنای واقعی کلمه خشک کردیم. کارکنان بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند. مدیر، نه چندان
تبلیغات کمربند مشکی
در حالی که ما گاهی اوقات در کمپ ارزیابی و ارتقاء کمربند انجام می دهیم، این چیزی است که ما آن را به حداقل می رسانیم. در طول 99 اردو، تا جایی که من به یاد دارم، فقط چهار کمربند مشکی را ارتقا داده ایم. هر بار، البته، لحظه بسیار خاصی بوده است، زیرا همیشه کسی است که سال ها در اردوها حضور داشته است. جوایز افتخاری به جیلز گارسیا تعلق می گیرد که کمربند مشکی خود را به شکل پیتزا درآورده بود، بدون اینکه هیچ سرنخی در جعبه منتظرش باشد!
مسابقات قهرمانی دجبال
در کمپ های ایالات متحده در مین و آریزونا، ما چند تورنمنت حماسی دجبال داشته ایم. هیچ چیز به لحظه ای نزدیک نمی شود که سب از بریتانیا – که کمی ناتوان است – یک تیم حریف را به تنهایی بیرون آورد و مچ پایش را در این روند رگ به رگ شد. صحنه پیروزی مستقیماً از راکی بود و ما هیچ عکسی از آن نداریم زیرا همه در آن لحظه گم شده بودند.
یک نفر یک پرچم قرض گرفته است
راههای زیادی وجود دارد که اردوگاهها نشان خود را در جهان گذاشتهاند. یکی از آنها زمانی بود که یک پرچم نمادین خاص از یک قلعه نمادین خاص در یک کشور اروپای مرکزی وجود نداشت. افسانه می گوید که گروهی از مردم (که ممکن است کمپینگ بوده باشند یا نبوده اند) آن را از یک بار دیدند و تصمیم گرفتند نیمه شب آن را قرض بگیرند و دیوار قلعه ای را که تا آن لحظه از شهر در برابر مهاجمان دفاع می کرد بالا بروند. از زمان قرون وسطی پرچم چند روز بعد به سلامت با یک یادداشت عذرخواهی بازگردانده شد.
اردوگاه حزب
همه کسانی که رفتند شهادت خواهند داد که این یکی از وحشی ترین اردوگاه های تاریخ بوده است. Distortion یک جشنواره خیابانی در کپنهاگ بود که در آن بیش از نیم میلیون نفر هر روز به مدت یک هفته در خیابان ها شرکت می کردند. دیوانگی محض بود و فکر نمیکنم در هیچ کجای دنیا چنین چیزی وجود داشته باشد. بنابراین تصمیم گرفتیم در همان هفته میزبان اردویی باشیم که هم جیانی گریپو و هم کنان کورنلیوس در آن تدریس می کردند. به اندازه کافی باور نکردنی، ما در واقع موفق شدیم هر روز خیلی تمرین کنیم!
مسابقه آدم برفی
وقتی تیمی از بچه های ایسلندی برای اولین مسابقه آدم برفی در کمپ زمستانی ثبت نام کردند، می دانستیم که می توانیم انتظار چیزی غیرعادی را داشته باشیم. ببینید چقدر به اثر هنری خود افتخار می کنند!
شب دیسکوی کودکان
ما کارهای سرگرم کننده زیادی برای بزرگسالان در کمپ انجام داده ایم، اما در نسخه تابستانی کمپ اتریش، سعی کرده ایم همین کار را برای بچه ها انجام دهیم. یکی از سرگرم کننده ترین چیزهایی که میزبانی کرده ایم، شب دیسکوی بچه ها بوده است. تقریباً یک ساعت رقصیدن با بادکنکها، لباسها و چوبهای درخشان است، اما اغلب از بچهها میشنویم که احساس میکردند تمام شب و بهترین شب زندگیشان بوده است. خیلی ناز!
اولین اردوی زمستانی
اولین کمپ زمستانی در سال 2015 یک آشفتگی کامل بود. هنوز تجربه زیادی در برگزاری اردوها نداشتیم و این نشان داد. به همه ما خوش گذشت، اما من در مجموع دو ساعت در سه شب خوابیدم و مطمئن بودم که در آخرین روز که خودم را کاملاً تنها دیدم تا تشکها را روی کامیون سوار کنم و رانندگی کنم، دچار حمله قلبی خواهم شد. آنها را به سه باشگاه جودوی مختلف در اطراف منطقه. کمپ های زمستانی بعدی بهتر و بهتر سازماندهی شدند، و تنها چیزهای کوچکی که می توانیم از آنجا گزارش کنیم، اتفاقات جزئی است، مانند آتش زدن یک میله.
سنگر تکنو
من مطمئن نیستم که تکنو بنکر دقیقا از کجا و چگونه شروع شد. اما این به یک سنت تبدیل شده است که اکنون بسیاری از اردوگاه های ما را در بر گرفته است. معمولاً در نیمهشب در یک هفته کمپ شروع میشود، یک تشک تکنو باز، چراغهای خاموش، درخشان در تاریکی است.
***
خاطرات خارق العاده بیشتری وجود دارد که می توانم به این لیست اضافه کنم، اما باید به آن بچسبم. در اینجا یک اسلایدشو کوچک با عکس هایی از اوقات خوش در اردوها وجود دارد که هنگام تحقیق برای این مقاله به آن برخورد کردم:
ایستگاه بعدی اردوی صدم ماست که دو روز دیگر شروع می شود. من در حال حاضر در یک هتل قلعه کوچک و عجیب در کنار بزرگراهی درست خارج از رم نشسته ام و این مقاله را قبل از رفتن به کمپ فردا، صبح زود، تمام می کنم. برای رسیدن به این نقطه عطف، سفر طولانی و وحشیانه ای بوده است و من اغلب توقف می کنم تا به این فکر کنم که چگونه به اینجا رسیدیم.
من عمیقاً از تک تک شما که تصمیم گرفتید در این راه به ما بپیوندید، چه برای مدت کمی و چه برای چندین سال، قدردانی می کنم.
ممنون ❤️
مسیحی